کارن الیوت هاوس ارسالی: ر.آرین
۰۱ اپریـــل ۲۰۱۷



در بارۀ عربستان سعودی

در حالی که کشور ما از شانزده سال قبل تا حال به زنجیر جبر استعماری امپریالیسم بسته است، شیوخ مرتجع ﻭﻫﺎﺑﻲ ﻋﺮﺏ در نقش نوکران سرسپردۀ امپریالیسم جهانی و ﺩﺷﻤنان ﺗﺎﺭﻳﺨﻲ خلق های تحت ستم منطقه منجمله خلق ستمکش و سرکوب شدۀ اﻓﻐﺎﻧﺴﺘﺎﻥ، اﻛﻨﻮﻥ ﺑﻪ ﺑﻬاﻧﻪ ﺗﺠﺎﺭﺕ، ﺷﻜﺎﺭ ﭘﺮﻧﺪﮔﺎﻥ...، ولی در حقیقت برای ﺷﻜﺎﺭ اﻧﺴﺎن ها و غارت منابع وطن ما، ﺑﻪ اﻓﻐﺎﻧﺴﺘﺎﻥ ﻫﺠﻮﻡ ﺁﻭﺭﺩﻩ اﻧﺪ.
اﺧﻴﺮا ﻭﻟﻴﺪ ﺑﻦ ﻃﻼﻝ ﻳﻜﻲ اﺯ ﺷﺎﻫﺰاﺩﮔﺎﻥ ﺳﻌﻮﺩﻱ و یکی از سلاطین نفتی شریک غارتگران امریکائی، و از ﺣﺎﻣﻴﺎﻥ ﺩاﻋﺶ ﻭ ﻃﺎﻟﺐ؛ ﺑﻪ اﻓﻐﺎﻧﺴﺘﺎﻥ ﺳﻔﺮ ﻧﻤﻮﺩﻩ ﻭ ﺩﺭ اﺭﮒ ﭘﻮﺷﺎﻟیان ﺩﻭﻟﺖ ﺩﺳﺖ ﻧﺸﺎﻧﺪﻩ ﻛﺎﺑﻞ، ﻣﻬﻤﺎﻥ اﺷﺮﻑ ﻋﻨﻲ ﺑﻮﺩ. در جریان این ضیافت، غنی ﻣﺪاﻝ ( غاﺯﻱ اﻣﺎﻥ اﻟﻠﻪ ﺧﺎﻥ ) ﺭا ﺑﻪ اﻳﻦ ﺣﺎﻣﻲ ﺩاﻋﺶ، ﻭ ﻃﺎﻟﺐ اﻋﻂﺎء ﻧﻤﻮﺩﻩ اﺳﺖ.
اﺯ آﻧﺠﺎئي ﻛﻪ همه می داﻧﻨﺪ، ﺑﻌﺪ اﺯ ﻗﺪﺭﺕ ﮔﻴﺮﻱ ﺟﻬﺎﺩﻱ ﻫﺎ ﺑﻪ ﺣﻤﺎﻳﺖ ﻧﻆﺎﻣﻲ و مالی ﻏﺮﺏ ﻭ ﻋﺮﺏ ﻫﺎﻱ ﺗﺮﻭﺭﻳﺴﺖ ﭘﺮﻭﺭ، دولت ﻋﺮﺑﺴﺘﺎﻥ در نقش متحد مرتجع و گوش به فرمان امپریالیست های غرب، ﭘﻴﻮﺳﺘﻪ ﺗﻼﺵ ﻧﻤﻮﺩﻩ ﺗﺎ ﺑﺎ اﻋﻤﺎﺭ ﻣﺪاﺭﺱ در کشور ما، ﻣﺮاﻛﺰ ﺑﻪ اﺻﻂﻼﺡ اﺳﻼﻣﻲ، ﺗﺴﻠﻄ اﻳﺪئوﻟﻮﮊﻳﻚ ﻭﻫﺎﺑﻴﺖ ﺭا ﺗﻘﻮﻳﺖ ﺑﺨﺸند. حکام وهابی سعودی در همسوئئ و همآهنگی با امپریالیست های امریکا و انگلیس با پشتوانۀ سرشار پترو ـ دالر به ﺗﺮ ﺑﻴﺖ ﺗﻜﻔﻴﺮﻱ ﻫﺎﻱ ﺑﻴﺸﺘﺮ اﺯ ﻣﻴﺎﻥ اﻃﻔﺎﻝ ﻭ ﻧﻮﺟﻮاﻧﺎﻥ کشور ما اﻋﻢ اﺯ ﺯﻥ ﻭ ﻣﺮﺩ پرداخته اند. حکام مرتجع سعودی با این کار شان زمینۀ سرباز گیری ﺩاﻋﺶ ﻭ ﻃﺎﻟﺐ ﺭا  در کشتار غیرنظامیان، تخریب بنا های عمرانی و تاریخی و پیشبرد جنگ نیابتی ارتجاع منطقه ﺗﻘﻮﻳﺖ ﺑﺨﺸﻴﺪﻩ و از اﻳﻦ ﻣﺮاﻛﺰ  این تروریست های اجیر را ﺑﻪ ﻛﺸﻮﺭ ﻫﺎﻱ ﺣﻮﺯۀ ﻣﺮﻛﺰ، ﺟﻨﻮﺏ، اﻳﺮﻭﺳﻴﺎ، ﻭ ﺳﺎئر ﻧﻘﺎﻁ ﻣﻮﺭﺩ ﻧﻆﺮ شان ﺩﺭ ﺗﺒﺎﻧﻲ ﺑا اﻣﭙﺮﻳﺎﻟﻴﺴت های اشغالگر کشور ما ﺳﻮﻕ ﺩﻫﻨﺪ.
ﻧﻴﺮﻭ ﻫﺎﻱ ﻣﻠﻲ ﻭ ﻣﺘﺮﻗﻲ ﻭجیبۀ ﻣﻠﻲ ﻭ ﻭﻃﻨﻲ ﺩاﺭﻧﺪ ﻛﻪ اﻳﻦ مسأله ﺭا ﺟﺪﻱ ﮔﺮﻓﺘﻪ، ﺑﻪ ﺗﻤﺎﻡ ﻫﻤﻮﻃﻨﺎﻥ ﺩﺭ ﺩاﺧﻞ، ﺣﺘﻲ ﺟﻬﺎﻥ اﻃﻼﻉ ﺭﺳﺎﻧﻲ ﻧﻤﺎﻳﻨﺪ ﻮ دﺭ ﻫﺮ ﻛﺸﻮﺭ ﺧﺎﺭﺝ اﺯ اﻓﻐﺎﻧﺴﺘﺎﻥ ﺑﻪ به هر ﺯﺑﺎنی ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﺑﻨﻮﻳﺴﻨﺪ.
ﻗﺎﺑﻞ ﻳﺎﺩ آﻭﺭی اﺳﺖ ﻛﻪ ﻓﺒﻼً ﺷﻴﻮﺥ ﻗﻂﺮﻱ ﻧﻴﺰ ﺑﻪ ﺑﻬﺎنۀ ﺷﻜﺎﺭ ﻭ ﻛﻤﻚ ﻫﺎﻱ ﮔﻮﻳﺎ ﺑﺸﺮ ﺩﻭﺳﺘﺎﻧﻪ ﻭاﺭﺩ ﻣﻨﺎﻃﻖ ﻏﺮﺏ اﻓﻐﺎﻧﺴﺘﺎﻥ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ. ﻭﺿﻌﻴﺖ ﻓﻌﺎﻟﻴﺖ ﻋﺮﺏ ﻫﺎﻱ ﻭﻫﺎﺑﻲ حامیﺗﺮﻭﺭیست ها ﺩﺭ ﺟﻬﺎﻥ، ﺯﻣﺎﻥ اﺑﺘﺪاﻱ اﻳﺠﺎﺩ ﻃﺎﻟﺐ ﻭ ﻗﺪﺭﺕ ﮔﻴﺮﻱ آن ها ﺭا در ﺧﺎﻃﺮۀ ﻋﺪﻩ  ئی ﻣﻨﺠﻤﻠﻪ ﺧﻮﺩ ﻣﻦ ﺯﻧﺪﻩ ﻣﻲ ﺳﺎﺯﺩ که توسط طیارات در دشت های صفحات شمال کشور به بهانه شکار پیاده شده و بعداً مطابق به برنامۀ از قبل طرح شده حاکمیت گروه اولی جهادی ها را ساقط و طالب به قدرت رسید.
دوستان عزیز! یکی از مؤرخان برجستۀ جهان می گوید:" اگر تاریخ ندانیم، به آن می ماند که دیروز تولد شده ایم...". برای درک حقیقت نسبی باید پیش زمینه های تاریخی اتفاقات را بدانیم. آنچه که در کشور ما و کشور های دیگر اسلامی  می گذرد، جدا از تمویل، تربیت و تسلیح نیرو های تروریست و آدم کش از جمله در کشور ما، توسط عربستان سعودی این ضدبشری ترین حاکمیت در سیاره ما؛ نیست. منشاء زن ستیزی، سر بریدن زن ها در محضر عام، آن طوری که فرخنده را با آتش کشیدند.  لگد مال شدن حقوق زن  و رسمیت بی حقوقی آن 14 قرن قبل در عربستان سعودی و دیگر کشور های جنوب خلیج فارس تثبیت شده و با زور سرنیزه در جمع سائر ارزش های اسلامی اعراب در شکل استعمار فرهنگی اعراب متجاوز به کشور های مورد هجوم شان(منجمله افغانستان) صادر شد.
نظام موجودۀ دودمانی آل سعود بر اساس وهابیت، محصول و میراث  توطئۀ استعمار انگلیس در ابتدای قرن بیستم هنگام غروب آفتاب استعماری آن دولت استعمار گر کهنه کار، است. دول امپریالیستی و غول های مالی انحصاری غرب و به ویژه امریکا، از یک قرن بدین سو است که پس از ایجاد سلسلۀ آل سعود در شبه جزیرۀ عربستان سعودی و سائر شیخ نشین های منطقه، پیمان مؤدت بسته و از این رژیم های سراپا ارتجاعی، فاسد، فرتوت و مستبد حمایت می نمایند. غرب از این کشور ها علاوه از نفت، به مثابۀ تمویل کنندگان تروریست های جهادی و داعشی و طالبی استفاده نموده و سربازگیری نموده و می نماید.
کتابی به دستم رسید با عنوان " در بارۀ عربستان سعودی ". من محتوای این کتاب را بابت کسب معلومات در مورد این کشور و حاکمیت آل سعود به جوانان کشور ما مفید یافتم. با تقدیم بخش اول کتاب نامبرده به خوانندگان محترم سایت ملی و مترقی «خروش رعد» ، وعدۀ نشر بخش های دیگر این کتاب را به ترتیب می دهم.

بخش یکم کتاب «در بارۀ عربستان سعودی»:
پادشاهی عربستان سعودی، در سال های جنگ جهانی اول و بعد از آن که ایالات متحدۀ امریکا، در نقش امپراتوری جهانی جای انگلیس را گرفت، در شکل گیری و تقویت حاکمیت آل سعود نقش بنیانی را تا اکنون ایفاء نموده است. امریکا از این کشور در تربیت، ترویج و تسلیح بنیاد گرائی اسلامی و تروریسم از صد سال بدین سو به صورت بسیار مؤثر، برای برآورده شدن مقاصد سیا سی، جئو پولیتیک و تحکیم سیطرۀ جهانی خویش استفاده نموده است. همان طوری که کمپنی خاندان آل سعود در نقش حکومت با استفاده از مذهب، بدون چون و چرا با هفت هزار شاهزاده و هفت هزار مسجد، بالای مردم عربستان حاکمیت می رانند، دولت ایالات متحدۀ امریکا نیز با استفاده از نام" دموکراسی" صادراتی مرگبارش، بدون پرسش با این رژیم سر کوبگر، منشاء و جایگاه اصلی تروریسم بین المللی بیش از یک قرن است که با هم عهد مؤدت بسته و دارند جهان را به طرف یک جنگ جهانی می کشانند.
خانم کارن الیوت هاوس، قبلاً خبر نگار و استاد دانشگاه هاروارد، بعد از سال ها تحقیق، کتاب جالبی در مورد عربستان سعودی،که دارای 14 فصل است، نوشته که واقعاً خواندنی است.
در تبصره ئی که خانم هاوس درصفحۀ ۴۲۲ کتاب، زیر عکس ملا قات کیسنجر وزیر خارجۀ  آن زمان امریکا و شاه فیصل نوشته چنین می گوید: " نفت در روابط عربستان سعودی – امریکا نقش سرش(چسپ) را داشته است. در این ملاقات کیسنجر، به شاه فیصل اخطار نمود که در صورت تحریم دولت عربستان برای صدور نفت به امریکا، منتظر نتایج پیش بینی ناشدۀ آن باشد.
خانم کارن الیوت هاوس، در مقدمۀ کتابش می گوید: " وقتی ۳۵ سال قبل، اولین بار، به حیث خبرنگار دپپلوماتیک وال استریت ژورنال وارد عربستان شدم، نقش پادشاهی عربستان در شرق میانه، روی مسائلی که امنیت امریکا را متأثر می ساخت، مسائل صلح اعراب و اسرائیل، جنگ ایران – عراق، جنگ خلیج و تولید نفت و مسألۀ قیمت نفت، در مر کز توجهم قرار داشت. عربستان سعودی برایم اهمیت داشت و مردم عربستان سعودی برایم چندان اهمیت نداشتند.
 بعد از گذشت دهه ها، زمانی که که من با مردم معمولی سعودی آشنا شدم، کاملاً از نقش منفی مردم در برابر قوانین که توسط علمای دینی، شیخ ها و مدرسین و حاکمان آل سعود شان، که از سه قرن بدین سو به وقفه ها بالای شان حکومت نموده، وضع گردیده و بدون چون و چرا از آن اطاعت می نمودند، حیران شدم. از خود پرسیدم.... و بعداً گفتم، نه این مردم (ملت عربستان سعودی)، در زیر شلاق ظلم و استبداد بردگی، زندگی دارند."
 قابل تذکر است که خانم موصوف در زمانش رکنی از یک نظام تباه کن بوده، مگر به حکم وجدانش، و از همه اولتر به حیث یک زن، یقیناً برخلاف میل حاکمیت واشنگتن، چهرۀ واقعی و ددمنش رژیم آل سعود و واشنگتن را افشاء نموده است
 مازیار کاکوان به خوبی محتوی کتاب: " در بارۀ عربستتان سعودی" را توضیح نموده و می گوید که این کتاب در همچو شرایط شناخت ما را از عربستان سعوی و دیگر کشور های جنوب خلیج، بیش از پیش بلند برده و مسألۀ بنیاد گرائی اسلامی، تروریسم و ریشه های پیدایش آن را برای ما برملا می سازد.
 خواندن این مقاله مختصر و موجه، معلومات مؤثر و مفیدی را برای ما ارائه می دارد. پیشنهاد می نمایم تا علاقمندان حتماً این نبشته را بخوانند.
معرفی کتاب: "در بارۀ عربستان" از مازیار کاکوان:
«در بارۀ عربستان سعودی» (On Saudi Arabia)، کتابی است از خانم کارن الیوت هاوس، برندۀ جایزۀ پولیتزر، که در سال ۲۰۱۲ توسط انتشارات Alfred A. Knopf در نیویورک منتشرشده است. این کتاب گزارشی است تحلیلی از جامعۀ عربستان؛ جامعه ای پیچیده در لفافِ لباده‌ های بلند و سنت‌های سخت‌ جان و سنگین گذر.
 این کتاب ثمرۀ پنج سال غور و غواصی نویسنده در اعماق آب ‌های راکد این دریاست. پژوهشگر یک زن است و موضوع پژوهش، جامعه ‌ای به شدت مردسالار. شاید در نگاه نخست، تحقق چنین تحقیقی ناممکن بنماید، اما برعکس، زن بودن نویسنده برگه عبوری است برای ورود به اندرونیِ خانه‌ ها و خیمه‌ ها و هم ‌نشینی و هم ‌سخنی با محروم ‌ترین لایۀ اجتماعی این جامعه. جامعه‌ ای که طی سده ها و اعصار بر پایۀ استیلای قبایل، شیوخ و شریعت شکل گرفته است؛ «بر زنان، مردان حکم می‌ رانند و بر مردان، الله.»
 در تار های درهم‌ تنیدۀ سنت و شریعت نه تنها زنان، که مردان نیز اسیرند و فردیٌت آدمی نیز اعتنائی برنمی‌انگیزد. جامعه‌ ای در کلیت خود محصور در دیوار های بلندِ احکام پرسش‌ناپذیر شرع، استبداد‌ رای شیوخ و ملاحظاتِ مزاحمِ سنتی است. سیطرۀ این سه عامل چنان است که می‌توان گفت: توانِ ابتکار، نوآوری، نقد، خطرپذیری و اعتماد به نفس در این جامعه هنوز ناچیز است.
 کارن هاوس برآن است که دستیابی عربستان در دهه‌ های اخیر به منابع عظیم ثروت نفت، اگرچه بر اهمیت نقش این کشور در تحولات منطقه و جهان افزود، اما این تأثیر به خاطر نگرش فرهنگی- سیاسی حاکم بر این کشور زیانبار بوده ‌است. «موقعیت ستراتژیک عربستان به ایالات متحدۀ امریکا امکان داد که طِیِ۱۳ سال ( ۲۰۰۳ - ۱۹۹۰ )، دو جنگ در منطقۀ خلیج فارس به ‌راه ‌اندازد.»
 حاکمیت سیاسی عربستان در حدود یک سده پیش شکل گرفت؛ محمد آل سعود رئیس یکی از قبایل عرب، با تمسک به تعلیمات بنیادگرایانه محمد بن عبدالوهاب موفق شد قبایل پراکنده و دائم‌ در ستیزِ عربستان را گردهم آورد. این اتحاد سیاسی- مذهبی که وهابی‌گری و جهاد اسلامی، ایدئولوژی آن بود، پایۀ مشروعیت رژیم آل سعود در عربستان شد. حکومت آل سعود در سال ۱۹۳۲ توسط ملک عبدالعزیز شکل نوینی به خود گرفت. پیوند سیاسی نهاد های قبیله ‌ئی و دینی به برکت ثروت نفت و تولیت اماکن مقدسه، موقعیت ایدئولوژیک - سیاسیِ رژیم آل سعود را تقویت کرد و بازار هر دو نهاد (خاندان حکومتی و دستگاه دینی) را رونق داد. عبدالعزیز از ۳۰۰ زنِ خود ۴۴ پسر و ده ها دختر داشت و فرزندان و نوادگان او تا امروز به ۷ هزار تن رسیده ‌اند. کشوری با ۱۹ میلیون جمعیت و هفت هزار پرنس! و تنها نیروی سازمان‌ یافتۀ دیگر که در ساختار حاکمیت عربستان وجود دارد، دستگاه دینی آن تحت رهبری روحانیان متعصبِ وهابی است که ۷۰ هزار مسجد در سراسر کشور را اداره می‌کنند. به تعبیری، عربستان سعودیِ امروز کشوری ‌است متکی بر شبکه ‌ای از ۷ هزار شاهزاده و ۷۰ هزار مسجد.
همه مسؤولیت ‌های مهم حکومتی (در همه عرصه‌ های اقتصادی، سیاسی، نظامی و اطلاعاتی) تا سطح ادارۀ استان ‌های ۱۳ گانۀ کشور، در اختیار"شاهزادگان" است. عربستان، به قول نویسندۀ کتاب «اساساً یک شرکت عظیم خانوادگی است؛ شرکتی به ثبت رسیده به نام موسسۀ اسلامی آل سعود.»
 فصل مهمی از کتاب کارن هاوس بررسی وضع زنان عربستان و نقش خفقان ‌بار احکام شرع (و نه تنها شرع، بلکه عرف نیز) علیه این قشر اجتماعی است.
 «در میان همه اختلافات اجتماعی موجود در عربستان، هیچ ‌یک ژرف ‌تر و فاجعه ‌بارتر از تبعیض علیه زنان نیست. طبق شعائر اسلام وهابی؛ مردان باید از الله اطاعت کنند و زنان از مردان. اما مسأله این ‌است که خدا از دسترس دور است و کاری به چند و چونِ اطاعت روزمرۀ مردان ندارد، اما زنان در دسترس‌اند و آن ها را از اطاعتِ مدام گریزی نیست... یک پدر بر همه وجوه زندگی دخترش سلطه دارد تا روزی که او را به ‌دست سلطه‌گر دیگری که شوهر آیندۀ اوست، بسپارد.»
 نویسنده گسترۀ این محرومیت ها را دردمندانه می‌کاود؛ از حجاب اجباری که گوئی با هویت زن عجین است، تا محرومیت از حق کار در کنار مردان ِ(نامحرم) در واحدهای تولیدی و خدماتی، حق رانندگی و حتی حق شرکت در نماز جماعت. "زنان باید نماز خود را در چاردیواری خانه بخوانند و اجازۀ حضور درمسجد را ندارند." هرگونه تخلف از این موازین توسط کمیتۀ امر به معروف و نهی از منکر و بازوی اجرائی آن مطوٌعه (پاسبانان شرع) سرکوب می ‌شود. کارن هاوس، حادثۀ دردناکی را نقل می‌کند:
«در سال ۲۰۰۲ اقدام ننگ‌ آمیز پلیس شرع (مطوٌعه) موجب مرگ ۱۴۴ دختر در آتش‌سوزی یک مدرسه شد. پلیس شرع مانع خروج دخترانی شد که سراسیمه از بیم آتش به بیرون می‌گریختند. آن ها به زور به داخل مدرسه بازگردانده شدند و در آتش سوختند. چون هنگام فرار حجاب کامل نداشتند.»
 ادامه دارد